قرقاوُل (اسم کهنخیس: تَذَرْوْ) پرندهای از راستهٔ ماکیانسانان می باشد. قرقاول بهطور مستقر در طولانی تر نقاط آسیا و همینطور در یونان و بلغارستان در اروپا معاش می نماید و بوسیله آدم به بخش اعظمی از کشورهای دیگر هم وارداتیمیباشد.
جمعیت قرقاولها رو به کاهش میباشد، البته در خطر انقراض وجود ندارد. جمعیت این پرنده در اروپا، بر طبق برآورد «بردلایف اینترنشنال» در سال ۲۰۰۴، حدود ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ تا ۴٬۷۰۰٬۰۰۰ جفتِ بارور، هم اندازه ۱۰٬۲ میلیون تا ۱۴٬۱ میلیون پر و بال قرقاول بودههست، و مبتنی بر یک برآورد بسیار ابتدایی، جمعیت این پرنده کلاً عالم را میقدرت ۳۰ تا ۴۵ میلیون بال و پر برآورد کرد.[۵]
محتویات
۱ اسم
۲ ویژگی ها
۳ زیستگاه
۴ مال نرو ماده
۵ صورت ظاهری قرقاول
۶ تاریخچه رشد قرقاول
۷ نژادهای قرقاول
۸ منابع
۹ لینک به خارج
اسم
قرقاول کلمه و واژهای ترکی هست. اسمهای فارسی آن تَذَرْوْ، ترنگ و خروس صحرایی میباشد. قرقاول را در لهجه انگلیسی Pheasant و در گویش فرانسوی Faisan و در گویش عربی «الفزان» و «طائر التدرج» گویند.
اسم علمی قرقاول Phasianus colchicus میباشد که صورت لاتینیگردیدهٔ اسم یونانی این پرندهمیباشد. فاسیس در یونانی اسم کهن رودی در غرب گرجستان بوده که امروز ریونی اسم داراست و کلخی هم اسم قومی باستانی میباشد که در آن ناحیه سکونت داشتهاند.
ویژگی ها
قرقاول پرندهای هست که به خیال داشتن دم بلند و راه و روش رفتن باشکوهش از دیگر ماکیان متمایز میگردد. این پرنده یکیاز تعجب آورترین پرنده ها عالم میباشد. در ۲ یا۳ هفته نخستین معاش یک جفت پنجه روی هر پر و بال این پرنده موجود است. قرقاولها روی درختان معاش می کنند و اشکال بالغ از برگهای درختان، حشره ها، تمشک، دانهها و میوههای جنگلی تغذیه می کنند و ارتقا و کاهش میوههای جنگلی و حشره ها در جمعیت این پرنده مؤثر می باشد. بعد از تناول کردن یک غذای بدون نقص، وزن آن ها آنقدر سنگین می شود، که پرواز برایشان بسیار سخت میگردد. این پرنده هنگام حس خطر معمولاً پرواز نمینماید، بلکه تختگاز میدود و نهفته میگردد. پروازش پرتوان و ابتدا آن پرسر و صداست. در طول نادر پرواز مینماید و بازه پروازش معمولاً کوتاههست.
زیستگاه
زیستگاه این پرنده در بیشههای مرطوب، بوتهزارهای تمشک و درختان پهنبرگ یا این که خزانکنندهمیباشد که در تحت بوتههای آنان لانه میکند. قرقاولها تعلق متعددی به بیشههای و بوتهزارها دارا هستند آن ها معمولاً در جنگلها استراحت و در نقاط گشوده و معدوددرخت و کشتزارها به تغذیه میپردازند.
فرآورده نرو ماده
محصول نرو ماده این پرنده به طور کاملً با هم تفاوت دارندو رنگ مالامال آنها برحسب زیرگونه فرآورده و سن تغییر تحول می نماید. نرهای بالغ پروبال رنگین و لبریز زرق و برق و دمی درازتر و رمز و گردن آن ها به رنگ سبز تیره درخشان میباشد. در قرقاولهای ماده رنگ پرها نخودی تیره با لکههای قهوهای زیاد به رنگ گوشه و کنار حریم میباشد که سبب ساز می گردد در روزگار طولانی خوابیدن روی تخمها و روزگار رویش جوجهها از لحاظ معاندان نهفته بماند.
در کالا نر سروگردن غالباً به قرقاولهای نابالغ از نظر دم مشابه به کبک و دارنده دمهای کوتاه میباشند و از این حیث باید آن ها را با کبکها حتی وقتی که یاور قرقاولهای بالغ چشم می شوند تشخیص بخشید.
این پرنده هر ساله ۱۲تخم در میانه اردیبهشت به جا می گذارد و دوران نشستن روی تخمها نیز حدود ۲۰ روز می باشد.
صورت ظاهری قرقاول
تخم قرقاول
قرقاول
قرقاول نظیر مرغ وخروس وانواع بوقلمون جزو ماکیان تقسیمبندی گردیده و بنابراین از لحاظ خصوصیات ظاهری وفیزیولوژیکی نادر وبیش تمام مختصات تیم ماکیان را دارا هستند. قد پرنده به اندازه مرغ وخروس عادی بوده البته پرهای دم در قرقاول پرورش بسیار متعددی کرده، بهطوریکه در برخی از نژادها، ارتفاع دم به۵/۱ متر می رسد وبدین سیرتکامل درازای پرنده از راز تا دم به دو متر هم میرسد. طول قرقاولها از ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر هست. بلندی پرهای دم را در هنگام پرواز میاقتدار به خیر و خوبی تشخیص اعطا کرد چون که درین موقع دم حالت مختص ومشخصی را به خویش میگیرد. وزن قرقاولهای بالغ در میان دو تا سه کیلوگرم می باشد و فقط در یکیاز نژادها که به غول قرقاول یا این که آرگوس مشهور هست وزن پرنده به پنج عدد شش کیلوگرم میرسد. رنگ مالامال وبال پرنده در نرها رنگین و در مادهها خاکستری مایل به قهوهای می باشد. رمز پرنده کوچک بوده ودارای منقاری کوتاه وخمیده میباشد. رخنه بینی دقیق بوده و بوسیله پرهای رنگین پوشیده شده است. پاها عریان بوده، البته بلندی ولختی پاهای طاووس را ندارد.
تاریخچه رشد قرقاول
جانورشناسان معتقدند که زیست گاه نخستین قرقاول مشرق زمین ومخصوصاً قفقاز وسواحل دریای شمال هست و این زمینه از قدیم آیتم تأیید پژوهشگران بودهمی باشد بهطوریکه شاردن مشهور در جلد دوم سفرنامه خویش مینویسد: «آنچه که در دهانه رودخانه ایونی در جوار دریای سیاه به طور کاملً مطابق نوشتههای مورخین باستان یافتم، قرقاولهای شکیل وعظیم آن میباشد که از نگاه لطافت در سرتاسر آفاق بینظیر هست و به لحاظ اینجانب چنان پرندگانی با چنین گوشت مطبوع وذائقه نواز در هیچ جای عالم پیدا نمی شود…». صرفنظر از نوشته شاردن اعتنا به اسم Faisan نشان می دهد که از واژه Phase فاز مشتق گردیده که اسم رودخانهای میباشد که از کوههای قفقاز سرچشمه میگیرد و امروزه به اسم محلی فاکزFachs نامیده می گردد و در گرجستان مدرن روان میباشد که در قدیم به آن کلشید میگفتهاند وپیداست که اسم علمی قرقاول عادی Ph.Colchicus از اسم آن گرفته شده است. مارسیال Martial دانشمند وشاعر یونانی در نوشتههای خویش ذکر مینماید که قرقاول برای اولی توشه از مجموعه کشور ها آسیا به یونان برده و آن گاه از آن جا به بقیه کشورهای دیگر منتقل شده است. تاریخ نام برده مینویسد که آرگونوت Argonaute قهرمان افسانهای یونان در سفرهایی که با کشتی مشهور وتاریخی خویش Argo به نقاط گوناگون دنیا کرد، پیروز شد قرقاول را به همپا حیوانها شگفتآور دیگری تحت عنوان کادو برای مردم یونان بیاورد. امروزه نیز با این که قرقاول به تمام نقاط جهان برده شده است البته پرنده نام برده صرفا در بخش ها مرطوب ومعتدل وپوشیده از بوته و درخت وجنگل به زاد و ولد پرداخته و به سادگی رشد مییابد. بعداز یونانیها، رومیها جزو اولین ملل اروپایی بودند که به مطالعه این پرنده پرداختند.
در قرن ها وسطی قرقاول به مرز و بوم فرانسه خط مش یافت وفرانسویان نخست بدان خروس لیموژCoq de limoge میگفتند. در اوایل رویش قرقاول در فرانسه ومتعاقب آن در انگلستان صرفا به خیال استعمال از گوشت لذیذ پرنده بودههست و بنابراین به زیبایی پرنده اعتنا چندانی مبذول نمیشد. علت این دستور نیز اضافه به خیال و خاطر عشقمندی شاهان وسرداران آن زمانه به تناول کردن غذاهای خوشمزه و به اصطلاح عادت آنها به پرخوری وشکم پرستی بودهمیباشد.
اثرها مو جود نشان می دهد که در اوایل قرن چهاردهم میل کردن گوشت قرقاول در فرانسه و اروپا متداول شوید و این عشقمندی به حدی شدید بود که شاهان ترجیح میدادند، پرنده را بعد از طبخ با به عبارتی پرهای الوان ودم بلند و پاها، بر راز سفره به معرض تماشای میهمانان قرار دهند. شارل هفتم یکیاز هواداران بدون شوخی گوشت قرقاول بود ودستور میاعطا کرد که در تمام میهمانیهای قانونی تنها از گوشت پرنده مزبور مصرف شود.
در هرحال پیشرفت رشد قرقاول در اروپا وامدار کارهای شاهانی نظیر: هنری چهارم، لویی سیزدهم ومخصوصاً لویی چهاردهم وپانزدهم است. قبل از مصرف گوشت، عشقمندی بخش اعظمی از امپراتوران وسرداران اروپا به شکار وشرکت در مراسم مزبور موجب می گردید که جمعای از اشخاص به رشد چنین پرندگانی مأموریت مییافتند و براین اساس در ازدیاد طبیعی طیوران و حیوانها شکاری کوشش واهتمام لازم به فعالیت میآمد. بهطور کلی بایستی در حیث داشت که تا پیشین از سال ۱۸۶۱ میلادی حداکثر عملکرد مأمورین ذکر شده وهم چنین رویش دهندگان بر این بود که از خط مش طبیعی به ازدیاد قرقاولها بپردازند و بدین ترتیب هیچگاه اقدامی به خواسته رویش دستی پرنده مزبور به فعالیت نمیآمد، اما از آن به آنگاه به خیال این که زاد وولد وتکثیر قرقاولها زیر در اختیار گرفتن قرار گرفت و انسان غالب شوید در رشد این حیوان دخالتی اضافه کند، معدود و بیش محافظت قرقاول در نزد رویش دهندگان اشاعه یافت و کار مزبور نیز به شغل های دیگر دامپروری افزوده شد.
اولی کشوری که در اینشیوه گام پیش گذارد انگلستان بود، رشد دهندگان انگلیسی به خیال و خاطر این که به تقاضای خریداران داخلی وخارجی این پرنده پاسخ مثبت بدهند تلاش کردند مرکزها نسبتاً بزرگی برای رویش دستی قرقاول تهیه و تنظیم کنند وکم وبیش از رویکرد وروشهای علمی وصحیح برای رشد این پرنده پیروی کنند.